سفارش تبلیغ
صبا ویژن
محبّت دنیا، خرد را تباه می کند و دل را ازشنیدن حکمت باز می دارد و کیفری دردناک می آورد . [امام علی علیه السلام]
لوگوی وبلاگ
 

دسته بندی موضوعی یادداشتها
 

آمار و اطلاعات

بازدید امروز :3
بازدید دیروز :42
کل بازدید :50195
تعداد کل یاداشته ها : 58
04/4/13
3:15 ص
مشخصات مدیروبلاگ
 
cheddan[5]
(( میهن دوستی ، دسته و گروه نمی خواهد ! این خواستی است همه گیر ، که اگر جز این باشد باید در شگفت بود . )) ٪٪٪ دوستان عزیز در این وبلاگ بنده قصد هیچگونه اهانت یا بی ادبی به هیچ شخص یا گروهی را نداشته وندارم ، اینجا نه وبلاگ سیاسی و نه مذهبی ونه مستهزن است و نه قصد « خدای نکرده » توهین به مقدسات دیگران ، هر کسی از هر مطلبی یا تصویری به هر علتی خوششان نیامد با دادن پیام یا نظر یا میل به اینجانب ، بنده بدون پرسیدن علت ، آن مطلب یا تصویررا حذف خواهم کرد « چون دوست ندارم حتی یک نفر» از وبلاگم بدش بیاید چون اگرغیراین باشد وجود خارجی این وبلاگ معنی ندارد ، چون قرار نیست که هرچه را که من دوست دارم و یا در وبلاگم گذاشته ام دیگران هم ازش خوششان بیاد و یا تائیدش کنن «« اوس کریم پشت و پناه تان باشد »» در ضمن من اصلا نمی دونم که « صیاثت » را با کدام « سین » مینویسند ٪٪٪

خبر مایه
:دختر کوچولوی صاحبخانه از آقای "کی " پرسید
اگر کوسه ها آدم بودند با ماهی های کوچولو مهربانتر می شدند؟
اقای کی گفت: البته! اگر کوسه ها آدم بودند؛
توی دریا برای ماهی ها جعبه های محکمی می ساختند
همه جور خوراکی توی آن می گذاشتند
مواظب بودند که همیشه پر آب باشد
هوای ِ بهداشت ماهی های کوچولو را هم داشتند
برای آنکه هیچوقت دل ماهی کوچولو نگیرد
گاه گاه مهمانی های بزگ بر پا می کردند
چون که گوشت ماهی شاد از ماهی دلگیر لذیذتر است
برای ماهی ها مدرسه می ساختند
و به آنها یاد می دادند
که چه جوری به طرف دهان کوسه شنا کنند
درس اصلی ماهی ها اخلاق بود
به آنها می قبولاندند، که زیبا ترین و باشکوه ترین کار برای یک ماهی این است
که خودش را در نهایت خوشوقتی تقدیم یک کوسه کند
به ماهی های کوچولو یاد می دادند که چطور به کوسه ها معتقد باشند
و چه جوری خود را برای یک آینده زیبا مهیا کنند
آینده ایی که فقط از راه اطاعت به دست می آید

اگر کوسه ها آدم بودند؛
در قلمروشان البته هنر هم وجود داشت
از دندان کوسه، تصاویر زیبا و رنگارنگی می کشیدند
ته ِ دریا، نمایشنامه ایی روی صحنه می آوردند که در آن ماهی کوچولوهای قهرمان، شاد و شنگول به دهان کوسه ها شیرجه می رفتند
همراه نما، آهنگ های محسور کننده ایی هم می نواختند که بی اختیار ماهی های کوچولو را به طرف دهان کوسه ها بکشاند

در آنجا بی تردید مذهبی هم وجود داشت؛
:که به ماهی ها می آموخت

"زندگی واقعی در شکم کوسه ها آغاز می شود"